پیونددریای جمال فاطمی وجلال علوی مبارکباد.
- شناسه خبر: 1317
- تاریخ و زمان ارسال: 13 شهریور 1395 ساعت 11:40
- بازدید : 443 بازدید
- نویسنده: روابط عمومی
دیدم که به عرش شوروشوقی برپاست برپا گر این بزم شعف ،ذات خداست
گفتم به خرد چه اتفاق افتاده گفتا که عروسی علی و زهراست
ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)
تاریخ ازدواج امام علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
درباه تاريخ این ازدواج فرخنده اتفاق چنداني ميان مورخان و سيرهنگاران نيست.تاریخ هایی که گاه بیان گر زمان صیغه خواندن می باشد و گاه بیانگر زمان عروسی و رفتن حضرت زهرا(سلام الله علیها) به خانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. این تاریخ ها عبارت اند از:
- روز اول ذى حجه عقد فاطمه (ع) و روز سه شنبه ششم همان ماه، ازدواج حضرت بوده است.
- در ماه شوال پس از بازگشت حضرت علی (ع) از جنگ بدر بوده است.
- بنابر روایت امام صادق (ع): عقد على و فاطمه (ع) در ماه رمضان، و ازدواج آنها در ذى حجّه سال دوم هجرى بوده است.
- برخی بر این عقیده اند که: عقد حضرت فاطمه (ع) در اواخر ماه صفر و ازدواج در ماه ذی حجه بوده است.
- عده ای نیز گفته اند که عقد در ماه ربیع الأول بوده و در همان ماه ازدواج صورت پذیرفته است.
- ابن سعد روایت کرده است که ازدواج فاطمه (ع) با على (ع) پنج ماه پس از ورود پیغمبر (ص) به مدینه در ماه رجب صورت پذیرفت و پس از بازگشت از بدر او را به خانه على (ع) فرستاد.
سن ازدواج هرکدام از بزرگواران
علماى شیعه در تعیین سن حضرت فاطمه به هنگام ازدواج از چهارده سال بیشتر نگفته اند.اکثر عالمان شیعه معتقدند که، سن حضرت در زمان ازدواج، 9 یا 10 یا حداکثر 11 سال بوده است.همچنین سن امیر مؤمنان (ع) 21 سال و 5 ماه بوده است.
خواستگاران حضرت زهرا عليهاالسلام
آنچه مسلّم است،این است که حضرت زهرا(سلام الله علیها)خواهان بسیار داشته اند.زیرا از طرفی پدر ایشان چه قبل و چه بعد از بعثت از مردان شریف و بزرگ عرب و قریش بوده اند و از طرف دیگر شخصیت خود حضرت زهرا(سلام الله علیها) شخصیتی بسیار والا و بزرگ بود.
پيش از حضرت علي عليه السلام افرادي مانند ابوبکر و عمر آمادگي خود را براي ازدواج با دختر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اعلام کرده بودند و هر دو از پيامبر يک پاسخ شنيده بودند و آن اين که درباره ازدواج زهرا منتظر وحي الهي است.
ابن شهر آشوب در از دیگر خواستگاران حضرت اسم می برد.او می نویسد: عبدالرحمان بن عوف و عثمان بن عفان كه هر دو از ثروتمندان بزرگ بودند برای خواستگاری، خدمت رسول خدا رسیدند. عبدالرحمان عرض كرد یا رسول الله! اگر فاطمه(علیهاالسلام) را به من تزویج كنى، حاضرم یكصد شتر سیاه آبى چشم كه بارهایشان پارچههاى كتان اعلاى مصرى باشد و ده هزار دینار، مهریهاش كنم.عثمان نیز اظهار داشت: یا رسول الله من هم به همین مهر حاضرم و بر عبدالرحمان برترى دارم زیرا زودتر مسلمان شدهام. پیغمبر از سخن آنان سخت خشمناك شد و براى آن كه بفهماند به مال آنها علاقه ندارد و داستان ازدواج، داستان خرید و فروش و مبادلهى ثروت نیست، مشتى سنگ ریزه برگرفت و به جانب عبدالرحمان پاشید و فرمود: تو خیال مىكنى من بندهى پول و ثروتم و بوسیلهى ثروت خودت بر من فخر و مباهات می كنى و مى خواهى بوسیله پول ازدواج را بر من تحمیل كنى؟
در جایی دیگر آمده است :دختر پیغمبر(ص) خواستگارانی داشت؛ امّا پدرش از میان همه پسر عموهای خود، علیّ بن ابی طالب(ع) را برای شوهری او برگزید و به دخترشان فرمودند:«تو را به کسی به زنی می دهم که از همه نیکو خوی تر و در مسلمانی پیش قدم تر است.»
حضرت علی (ع) به خواستگاری حضرت زهرا (س) می رود.
ضحاک بن مزاحم نقل می کند،از حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام شنیدم که در مورد مراسم خواستگاری از حضرت زهرا(س) می فرمود:موقعی که من نزد پیامبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم رفتم و آن بزرگوار مرا دید خندید و فرمود: یا اباالحسن! آیا برای حاجتی که داری نزد من آمدی؟ من قرابت و سبقت در اسلام و یاری کردن خود را از آن حضرت و جهادهایی که در راه خدا کرده بودم، برای آن حضرت شرح دادم. پیغمبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود: یا علی راست می گویی، مقام تو بالاتر از این است که تذکّر دادی، گفتم: یا رسول الله فاطمه ی زهراء را برایم تزویج نما. فرمود: یا علی! قبل از تو چند نفر از مردان، این تقاضا را داشتند، ولی هر گاه من به فاطمه می گفتم اظهار بی میلی می کرد، شما چند لحظه ای صبر کن تا من نزد او بروم و برگردم.
رضایت حضرت زهرا(س) تنها شرط رسول خدا(ص) برای ازدواج
پيامبرخدا،نزد فاطمه عليها السلام رفت.فاطمه عليها السلام از جا برخاست و رداى پدر را گرفت و كفش هايش را درآورد و آبْ دست برايش آورد و دست و پاى او را شُست و سپس نشست . پس پيامبر خدا به او فرمود: «اى فاطمه!» . پاسخ داد: بلى ، چه مى خواهى ، اى پيامبر خدا؟ فرمود : «على بن ابى طالب ، كسى است كه خويشاوندى و فضيلت و اسلامش را مى شناسى و من از خدا خواسته ام كه تو را به ازدواج بهترينِ آفريدگانش و محبوب ترينِ آنان در نزدش درآورد و على از تو خواستگارى كرده است . چه نظرى دارى؟» . فاطمه عليها السلام ساكت ماند و صورتش را برنگردانْد و پيامبر خدا ، كراهتى در چهره اش نديد . پس برخاست ، در حالى كه مى گفت: «اللّه اكبر! سكوت او [نشانه]رضايت اوست». پس جبرئيل عليه السلام نزدش آمد و گفت: اى محمّد! او را به ازدواج على بن ابى طالب درآور كه خداوند ، اين دو را براى هم پسنديده است .
دعای رسول خدا(ص) در حق این دو بزرگواران
امیرالمؤمنین على(ع) می فرمایند: پس از آنکه پیامبر(ص) فاطمه را به همسرى من دادند. پیش من آمدند و دستم را گرفتند و فرمودند: «به نام خدا برخیز و بر برکت خدا بگو: ماشاء اللَّه لا حول و لا قوة الا باللَّه و توکّلت على اللَّه.» سپس دستم را گرفتند و در کنار خود نشاندند و آنگاه فرمودند: «بار خدایا! این دو محبوبترین مخلوقات در نزد من هستند. پس تو هم این دو را دوست بدار و در نسل آنها برکت قرار ده و از جانب خودت نگاهبانى بر آنان بگمار. این دو و فرزندانشان را از شر شیطان مصون بدار.»
مهریه حضرت زهرا (س)
در روایات دو نوع مهریه برای حضرت زهرا (س) مشخص شده است:
- مهریه عادی یا به تعبیری مهریه ی زمینی که همه زنان مسلمان دارند و دو نوع روایت در این مورد نقل می شود:
- مهریه ی حضرت فاطمه زره ای بود از نوع بسیار محکم که آن را زره شمشیرشکن می گویند و آن از پوست دبّاغی نشده ی قوچ و یا پوست بُز ساخته می شود و ارزش این زره چهارصد و به نقلی پانصد درهم بوده است.
- مهريه حضرت زهرا(س) طبق روايات اسلامي پانصد درهم بوده است.
البته این دو روایت قابل جمع هستند و می توان گفت در حقیقت مهر حضرت فاطمه(س) همان زره حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بود که آن را به پانصد درهم فروختند.
- مهریه آسمانی :رسول الله(ص) فرمودند:مهریه ی فاطمه سلام الله علیها در آسمان یک پنجم زمین تعیین شده، پس کسی که با بغض فاطمه و فرزندانش، تا قیامت روی زمین راه برود حرام است.در روایتی دیگر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که فرمود مهریه ی فاطمه ی اطهر یک پنجم دنیا، یک سوّم بهشت، چهار نهر که عبارتند از:نهر فرات،نیل در مصر،نهروان و نهر بلخ.
مهریه حضرت زهرا (س) کجاها خرج شد
امیر مومنان به دستور پیامبر زره را فروخت و پول آن را به آن بزرگوار تقدیم داشت و پیامبر آن پول را به سه بخش تقسیم کرده، بخشی از آن را برای خریدن وسایل زندگی به عنوان جهیزیه، و بخش دیگر آن را برای تهیه عطریات عروسی قرار داد و سومین بخش آن را نزد «ام سلمه» سپرد تا به هنگام فرارسیدن شب عروسی آن را به امیر مومنان باز گرداند تا بتواند از میهمانان خویش پذیرایی کند.
خواندن خطبه عقد در مسجد
پيغمبر صلي الله عليه وآله به امیرالمؤمنین فرمودند: يا علي تو زودتر به مسجد برو و من نيز از عقب تو مي آيم، تا در حضور مردم مراسم عقد را برگزار کنيم و خطبه بخوانيم.
پيغمبر (ص) در حالي که صورتش از سرور و شادماني مي درخشيد به مسجد تشريف برد، و به بلال حبشی فرمودند: مهاجر و انصار را در مسجد جمع کن.
هنگامي که مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثناي فرمود: اي مردم آگاه باشيد که جبرئيل بر من نازل شد و از جانب خدا پيام آورد که مراسم عقد ازدواج علي و فاطمه عليها السلام در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده که در زمين نيز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگيرم. على عليه السلام را خواست و فرمود يا على پروردگار مرا امر فرموده كه فاطمه را براى تو عقد كنم به پانصد مثقال نقره آيا راضى هستى؟ عرض كرد: يا رسولاللَّه راضى هستم همه حضار مبارك باد گفتند سپس رسول خدا (ص) به منبر رفت خطبه عقد را ايراد فرمود.
پس از آن علي عليه السلام برخاست خطبه ای ایراد کرد و فرمود: اي مردم! رسول خدا فاطمه را به عقد من در آورد و زره ام را از بابت مهر قبول کرد. از آن حضرت بپرسيد و گواه باشيد.
مسلمانان به پيغمبر (ص) عرض کردند: يا رسول الله! فاطمه را با علي کابين بسته اي؟
رسول خدا پاسخ داد: آري. پس تمام حضار دست به دعا برداشته گفتند: خدا اين ازدواج را بر شما مبارک گرداند و در ميانتان دوستي و محبت افکند.
شادی مسلمانان از این پیوند مقدس
در پايان مجلس، رسول خدا به زنان خود امر فرمود تا به خوشحالى اين جشن شادمانى كنند و بساط سرور بگسترند.
صورت جهزیه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
از صورت جهيزيه حضرت زهرا سلام الله علیها مى توان به وضع زندگى بانوى بزرگوار اسلام به خوبى پى برد. فرستادگان پيامبر صلی الله علیه و آله از بازار بازگشت و آن چه بارى حضرت زهرا سلام الله علیها تهيه كرده بودند به قرار زير بود:
- یک پیراهن به قیمت هفت درهم
- روبنده ای به قیمت چهار درهم، شاید منظور از «خمار» روسری، مقنعه یا چادر باشد.
- یک قطیفه ی مشکی خیبری
- تختی که وسط آن را با لیف خرما بافته بودند.
- دو عدد تشک با روکشی از کتان مصری که یکی از آنها با لیف خرما و دیگری با پشم گوسفند پر شده بود.
- چهار بالش- یا متکا، یا پشتی- با رویه ای از پوست حیوانات طائف که درون آنها از علف
- پرده ای از جنس پشم
- حصیری بافت یمن
- یک آسیای دستی
- طشت مسی
- مشک آبی از جنس پوست
- ظرف مخصوص شیر- که از جنس چوب می تراشیدند.
- ظرفی برای آبخوری
- آفتابه ای قیراندود
- سبویی سبز رنگ- که در آن روغن، آرد یا چیزهایی دیگر نگهداری می کردند.
- دو کوزه ی کوچک سفالی
خانه امیرالمؤمینن (علیه السلام)
خانه حضرت على (عليه السلام) در كنار مسجد، خانه ساده اى داشت كه مجموع آن از يك اتاق خشت و گلى ، كه در كف آن اتاق ، ماسه نرم ريخته شده بود خلاصه مى شد. آن اتاق با پوست گوسفند، فرش شده بود و يك عدد متكا كه لايه آن از ليف خرما بود، در آن ديده مى شد.
اين خانه براى شب زفاف مناسب نبود، پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على (عليه السلام) فرمود: در همين نزديكى ، خانه اى را فراهم كن (اجاره كن ) تا همسرت را به تو تحويل دهم .
حضرت على (عليه السلام) عرص كرد: در اين نزديكى جز منزل حارثة بن نعمان منزلى نيست.پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: خانه هاى حارثه را براى مهاجران بى خانه گرفته ايم ، و اكنون شرم مى كنيم كه باز از او تقاضاى منزل كنيم!
حارثه اين سخن را شنيد و به محضر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد و متواضعانه عرض كرد: من و اموالم به خدا و رسولش تعلق دارد. پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) براى او دعا كرد، به اين ترتيب خانه حارثه آماده شد و فاطمه زهرا (سلام الله عليها) عروسى به آن جا رفت .
پس از مدتى حضرت على (عليه السلام) و فاطمه (سلام الله عليها) به خانه قبلى على (عليه السلام) باز گشتند، و فرزندان زهرا (سلام الله عليها) در همان خانه ساده چشم به جهان گشودند و بزرگ شدند. اين خانه در كنار مسجد النبى بود كه محل آن اكنون به نام خانه زهرا (سلام الله عليها) معروف است.
بخشیدن پیراهن عروس
پیامبر خدا برای شب عروسی دخت فرزانه اش، فاطمه علیهاالسلام پیراهنی آماده ساخت و ایشان پیراهن دیگری نیز داشت که پوشیده و اصلاح شده بود.شب عروسی او بود که بی نوایی در خانه ی پیامبر آمد و از ایشان لباس طلبید. دخت گرانمایه ی پیامبر برخاست و نخست پیراهن اصلاح شده ی خویش را در بسته ای نهاد تا در راه خدا به او انفاق کند اما ناگهان آیه ی شریفه ی قرآن را به خاطر آورد که: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون.»
«شما به اوج نیکی و نیکوکاری نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست می دارید در راه خدا انفاق نمایید.»
و درست همین جا بود که «فاطمه(س)» بازگشت و پیراهن عروسی خویش را از تن درآورد و به آن زن بینوا انفاق کرد و خود همان جامه ی عادی خویش را پوشید.هنگامی که خواستند عروس گرانمایه را به خانه ی امیر مومنان ببرند، فرشته ی وحی فرود آمد و پس از سلام بر پیامبر گفت: ای پیامبر خدا! پروردگارت درود نثارت می کند و به من دستور داده است که سلام و درودی گرم نثار «فاطمه» نمایم و به همراه من ارمغانی از لباسهای بهشت نیز که از دیبای سبز تهیه شده است برای او فرستاده است.
ولیمه عروسی
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من گفت: ای علی! غذای فراوانی برای عروسی و خانواده ات تدارک کن. و سپس فرمود: گوشت و نان را من می دهم، خرما و روغن به عهده ی تو. من خرما و روغن فراهم کردم و نزد پیامبر بردم، آن حضرت آستینهای لباسش را بالا زد و خرما را تمیز کرده در روغن ریخت و غذایی درست کرد که آن را «حیس» می گفتند، و گوسفند فربهی ذبح کرد، و نان فراوانی تدارک نمود، سپس به من گفت: هر کس را که دوست داری دعوت کن.
دعوت از مهمانان
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:پس وارد مسجد شدم و دیدم که مسجد پر از صحابه ی پیامبر است، حیا کردم که در میان آن جمع عده ای را دعوت کنم و عده ای را دعوت ننمایم، پس بر یک بلندی قرار گرفتم و خطاب به همه گفتم: همه ی شما را به صرف ولیمه ی عروسی فاطمه (علیهاالسلام) دعوت می کنم. آنان پذیرفتند و گروه گروه به طرف خانه ی پیامبر حرکت کردند و من از کثرت جمعیت و قلت غذا خجالت می کشیدم، وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آنچه که در ذهن من می گذشت مطلع گردید، گفت: ای علی! من دعا می کنم که خدا به غذای شما برکت بدهد. علی علیه السلام گفت: آن جمعیت که تعداد آنها بیش از چهار هزار نفر بود همگی از غذا و آبی که فراهم کرده بودیم خوردند و نوشیدند و و سیر شدند ولی از غذا چیزی کم نشد.
فرستادن غذا برای عروس و داماد
سپس پیامبر دستور داد تا کاسه هایی را پر از غذا کردند و آنها را برای زنان خویش فرستاد و کاسه ای نیز پر از غذا کرد و فرمود: این کاسه نیز برای علی و فاطمه بماند.
کاروان عروسی دخت بهشت
در سینه ی مغرب ،پیامبر(ص) گرامی دخت پاک و پرمعنویت خویش و داماد ارجمندش را فراخواند. «فاطمه» در حالی که لباس بلندی بر تن داشت و دامان آن به زمین کشیده می شد، به پیشگاه پدر آمد اما دنیایی وقار و شکوهو عظمت را مجسم می ساخت و از شدت حیاء عرق می ریخت.
پیامبر خدا نیز در این اندیشه بود که دخت بهشتی اش احساس بی مادری نکند به همین جهت و روی مصالح دیگری دستور داد مرکب خاص خویش را آوردند و پارچه ای زیبا بر روی آن افکند و از دخت عزیزش خواست که بر مرکب بنشیند.هنگامی که دخت گرانمایه ی پیامبر فاطمه علیهاالسلام را به خانه ی علی می بردند، پیامبر گرامی پیشاپیش مرکب او و فرشته ی وحی سمت راست و «میکائیل» طرف چپ و هفتاد هزار فرشته از پی او حرکت می کردند.
آنگاه به «سلمان» دستور داد تا زمام آن مرکب را برگیرد و خود آن بزرگوار نیز به همراه آنان حرکت کرد.و نیز مردان «هاشمی» همگی در رکاب بانوی بانوان بودند و پیامبر دستور داد دختران «عبدالمطلب» و بانوان مهاجر و انصار به همراه عروس بهشت، حرکت کنند و همسران پیامبر نیز پیشاپیش قافله و مرکب عروس اشعاری پرمحتوا می خواندند و شادی می کردند.
توصیه های رسول خدا(ص) به حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س)
هنگامی که کاروان عروس به خانه رسید، پیامبر، امیر مومنان را فراخواند و پس از آمدن او دخت سرفرازش را خواست و دستش را گرفت و در دست علی علیه السلام نهاد و فرمود: «علی جان! خداوند دخت پیامبر را به تو مبارک سازد.»
و افزود:یا علی! هذه «فاطمه» ودیعتی عندک!یا علی! نعم الزوجه «فاطمه»! و یا «فاطمه»! نعم البعل علی!!
علی جان! این فاطمه است و امانت من نزد توست!فاطمه شایسته ترین همسر برای توست.
و آنگاه فرمود: ای «فاطمه» علی شایسته ترین شوهر است. و دستهای مقدس را بسوی آسمان گشود و نیایشگرانه زمزمه کرد که:
بار خدایا! نیکی ها و برکات خویش را بر این دو فرود فرست، و در فرزندان و نسل پاکشان برکت قرار ده!
بار خدایا! این دو تن محبوب ترین انسانها نزد من هستند، پس تو نیز آنان را دوست بدار و از سوی خویش حافظ و نگهبان بر آنان بگمار. بار خدایا! من این دو تن را با نسل پاکشان، از شیطان رانده شده و شرور و وسوسه های آن، به تو پناه می دهم.
آنگاه آبی خواست و جرعه ای از آن را به سبک خاصی متبرک ساخت و از آن قطراتی بر سر و سینه و میان شانه های دخت گرانقدر و داماد ارجمندش افشاند.
و دستور داد بانوان، عروس و داماد را در سرای جدیدشان به خدا سپارند و بروند.
ثمره این ازدواج
ثمره این ازدواج مبارک درخت گهربار امامت است . از این ازدواج مبارك این دو عزيز، چهار فرزند والاگُهر ديده به جهان گشودند، كه به ترتيب سن عبارتند از: امام حسن مجتبي علیهالسلام، امام حسين علیهالسلام، زينب كبري سلام الله علیها، ام كلثوم سلام الله علیها و البتهحضرت محسن علیهالسلام نیز پيش از تولد بر اثر ضربات دشمنان اسلام در رحم مادرش به شهادت رسيد.
خواهشمندیم برای ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربری خود بشويد